بسمه تعالی
عنوان: معاویه
موضوع: فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)
محمد حسین انتصاری
بخش اول: ابزار سیاست در دستان معاویه
سیاست عبارت است از تشخیص هدف توسط سیاستمدار و بدست آوردن آن با هر وسیله ممکن (فلسفه سیاست) و طبق نظر گوته: «کنندةکار نظری به انصاف و وجدان ندارد بلکه وجدان مخصوص تماشاچی است». یک سیاستمدار غیر الهی دارای ویژگیهایی است از جمله:
1- وقایع آینده و آینده وقایع را حدس بزند و جهت مصلحت را با آن تطبیق کند.
2- نباید خود را محدود به حدودی از پیش تعیین شده بداند بلکه از هر راهی که احتمال وصول به هدف را دارد باید گذر کند.
3- نباید نسبت به امور اتفاقی برخورد ارزشی کند و در حق و باطل بودن آن موضع گیریهایش را دخیل کند بلکه با توجه به تأثیری که هر امر در تحکیم و تثبیت یا ضعف و تزلزل قدرت و حکومتش دارد، نسبت به آن امر موضعگیری کند.
4- ضرورتاً لازم نیست معتقداتی نداشته باشد بلکه میتواند اعتقادات انسانی و الهی هم داشته باشد ولی تا جایی که با مصالح حکومت تنافی نداشته باشد.
5- نباید تسلیم پدیدهای به نام وجدان شود بلکه وجدان است که فدای مصالح حکومت و قدرت او می شود.
6- وی باید کوتاهترین مسیر بین خود و هدفش بپیماید گرچه اهداف الهی را زیر قدمهایش خرد کند.
اما ویژگی یک سیاستمدار الهی:
1) سیاست منحصر به معادلات انسانها با یکدیگر نیست بلکه در یک سو خدا و سوی دیگر آن مردم قرار دارند.
2) در ذات سیاست رعایت و محترم شمردن لحاظ شده، محدوده عمل سیاستمدار را تنگ میکند.
3) متعلق رعایت حق است، باید آن را در ذات خود به همراه داشته باشد، این باید قراردادی نیست که خودش جعل کرده باشد که بتواند آن را دفع نماید.
4) این حقوق سیری گردونهای دارند به این گونه که از خدا نشأت گرفته و بر او ثابت است و به سوی انسانها نزول کرده و در دنیای مردگان بار دیگر به خدا باز میگردد، پس سیاستمدار در هرنشئه تعهداتی دارد.
5) اولین تعهد سیاستمدار در نشئه الهی بوده که عبارتست از ترک محرمات و انجام واجبات.
6) دومین تعهد نسبت به خرد و اجتماع است.
7) سومین تعهد نسبت به مردگان است[1].
از جملات امام علی (علیه السلام) در نهجالبلاغه برمیآید در جامعهای که حضرت در آن زندگی می کرده اند زمزمههایی بدین بیان بگوش میرسیده:
«علی، سیاست نمیداند و سیاستمدار نیست ولی معاویه فردی سیاستمدار است».
امام در نهجالبلاغه میفرمایند: «اگر تقوای الهی نبود، زیرکترین مردم بودم» و در جایی دیگر میفرمایند:« به خدا سوگند معاویه از من زیرکتر نیست، لکن شیوه او پیمانشکنی و گنهکاری است، اگر پیمانشکنی ناخوشایند نبود، زیرکتر از من کسی نبود...»
از اینجا معلوم میشود معنای سیاست در نزد مردم آن دوره چیست و چطور معاویه بر آنها مسلط شده که حتی بر بدیهیات آنها اثر گذاشته بهگونهای که اگر بگوید روز تاریک است آنها قبول میکنند.
بخش دوم: معاویه زیر نقاب تبلیغات
دومین و مهمترین حربه معاویه علیه امام علی(علیه السلام) تبلیغات مسموم او بود، یکی از تعاریف تبلیغات در دائرةالمعارف آمریکانا این است:
«انتشار عقایدی با اعتباری مشکوک و از منبعی پنهان و یا با اهدافی پنهان »[2].
انوع تبلیغات:[3]
1-ارزشی
2-یا براساس هدف مبلغ (تجاری، سیاسی، فرهنگی، مذهبی...)
تبلیغات معاویه از نوعی ضد ارزشی و ضد مذهبی بود به طوری که راوی میگوید، معاویه را بیش از یک بار ندیدم که از پیامبر(ص) حدیث نقل کند. بلکه تبلیغات وی صرفاً سیاسی بود و در جهت تحقق و تثبیت حکومت خود بوده ولی در لباس مذهب و با پیرایهای از ارزشهای دینی برای مخفی ماندن ماهیت خویش که به آن تبلیغات سیاه گویند.
البته این بحث زمانی ملموس میگردد که بدانیم که اندکی بعد از خلافت امام علی (علیه السلام) همه بلاد در حوزه اسلامی به این انتخاب گردن نهاده و پذیرای والیان آن حضرت شده بودند غیر از شام که معاویه همچنان بر ولایتش اصرار داشت. نمیتوان موفقیت معاویه را مرهون قدرت نظامیاش دانست، زیرا معاویه تا آنجا که میتوانست از مقابله نظامی با حضرت دوری می جست حتی جایی که مجبور شد (صفین) آخرالامر با حیلهای آن را خاتمه داد. بنابراین درمییابیم که معاویه به کمک اصول و شیوههای تبلیغاتی خود توانست به مقاصدش دست پیدا کند.
سیاست تبلیغاتی معاویه مبتنی بر دو اصل اساسی در روانشناختی تبلیغات یعنی وجود شکاف بین عقاید و اعمال افراد و تاثیر رفتار بر تغییر ناپذیر شدن اثر تبلیغات است.
شیوه تبلیغات نوین:
پیش تبلیغات:
1-منع آگاهی 2-تشنج آفرینی 3-اسطوره سازی
تبلیغات فعال:
1- تبلیغات تثبیتی
1-1- استفاده از گرایشهای اجتماعی 2/1- تحریک احساسات مذهبی 3/1- تحریک احساسات ملی 4/1-تحریک احساسات حق جویانه 5/1- تلقین وجهه.
2- تبلیغات تخریبی: 1/2- تحریک احساسات مذهبی 2/2-تحریک عواطف 3/2- حمله به خصوصیات شخصی دشمن 4/2- بزرگنمایی جریانهای مخالف دشمن.
آنچه تاریخ به عنوان ویژگی عمده معاویه نقل میکند حلم و بردباری بوده که البته عملکرد او نشان میدهد که این ویژگی پیش از آنکه یک صبغة اخلاقی باشد و نیرنگ سیاسی بوده است. به عنوان مثال: معاویه خطبه میخواند، مردی در میان کلامش وارد شد و او را متهم به کذب کرد، پس معاویه از منبر فرود آمد و به منزل رفت پس از مدتی بازگشت در حالی که از محاسنش قطرات آب میچکید، در این حالت به منبر رفت و گفت: ای مردم، بدانید که خشم و غضب از ناحیه شیطان است و شیطان از آتش است، پس اگر یکی از شما به دلیلی غضبناک شد خشمش را با آب خاموش کند.[4]
حال: اگر معاویه در رد ادعای آن مرد عرب و اثبات گفته خویش پاسخی داشت آیا باز هم همینطور عمل میکرد؟!
جالب است که معاویه خود در مواردی پرده از سرّ شکیبایی خود برمیدارد و تصریح میکند که حلم و برباریاش چیزی بیش از یک حربه سیاسی نیست. و جای دیگر: من دربارة کسی که شمشیر در رویم نکشد، شمیر بکار نمیبرم، اگر مردم برای آرامش کینههای درونی خود تنها به همین سخنان اکتفا کنند من نیز چشمپوشی نموده، سخنان ایشان را زیر پا و پشت گوش میافکنم.[5]
پس اگر مردی گستاخانه تقاضای ازدواج با دختر معاویه را میکند[6] یا بیمقدمه طلب حکومت خراسان و بصره را میکند[7] و دیگری در کمال بیشرمی و با ذکر خصوصیات جسمی مادر معاویه خواستار ازدواج با او میشود[8]..... در همه این موارد با حلم و بردباری این رفتارها را تحمل میکند با این رفتار لطمهای به حکومت نمیزند و با کسوت یا اعطای عطایای بیشتر در راستای تشکیل حکومت عمل میکند، واضح است که این حلم را نمیتوان یک ملکه اخلاقی دانست.
اما اگر زمانی حکومت خود را به خطر ببیند و قدرتش متزلزل شود دیگر تاب نمیآورد، مانند بیتابی معاویه در مقابل کلمات انتقادآمیز حجربنعدی و دستور قتل و زنده به گور کردن او نمونهای از موارد است.
جاهطلبی و کینه توزی معاویه را میتوان به امیه بن عبدشمس بنعبدمناف نسبت داد که او نیز به عمویش هاشم که مقام رفادت و سقایت را برعهده داشت حسادت میکرد که ماجرای مفصلی دارد و خارج از بحث است.[9] سرانجام وقتی معاویه سیطره خود را بر حوزه اسلامی کامل کرد در چند جا مکنون قلبی خود را فاش کرد: از جمله پس از صلح با امام حسن (علیه السلام) در نخیله گفت من با شما جنگ نکردم که نماز بخوانید و روزه بگیرید یا حج کنید و یا زکات بدهید، من با شما جنگ کردم تا برشما حکومت کنم[10]. و از طرف مقابل: خلافت امام علی (علیه السلام) یک حرکت اصلاحی بود در راستای محو بدعتها و انحرافهای اجتماعی که طی 25 سال ایجاد شده بود که این کار حضرت به مذاق خیلیها خوش نیامد و باعث بروز مشکلات زیادی شد، از جمله این تغییرات:
تغییر نظام ارزشی جامعه مسلمین و جایگزینی ملاکهایی چون مقام و ثروت و نژاد بجای تقوا.
گفتیم که تبلیغات نوین شامل پیش تبلیغات و تبلیغات فعال و زیرشاخههای آن است. اکنون عملکرد معاویه را در راستای اجرای همین مراحل طی روند پیش تبلیغات از لابلای متون دست اول تاریخی، استخراج و ذکر میکنیم:
1- منع آگاهی
اولین گام معاویه در راستای اجرای برنامه فرهنگی خود در شام و با هدف مطرح کردن خود به عنوان نمونهای از اسلام مجسم برداشت عصر کامل فرهنگی شام برد تا مردم چیزی جز آنچه معاویه میگوید و معرفی میکند نشنوند و ندانند و از مسلمین کسی را جز معاویه دلسوز اسلام نشناسند و حتی خاندان او را تنها اقربای پیامبر (ص) و نزدیکترین افراد به کانون اسلام بدانند و مهمترین اقدام وی در این راستا بستن گوش دل شامیان بر احادیث نبوی بوده که با استفاده از موارد زیر به این هدف نائل شد:
أ) جلوگیری از آمد و رفت محدثین سایر بلاد اسلامی به حوزه حکومت خود به عنوان مثال: زمانی که مالک اشتر و گروهی در زمان عثمان به علت درگیر شدن با حاکم کوفه به شام تبعید شدند همینکه به گوش معاویه رسید که عدهای از اهل شام با مالک مجالست دارند وحشت کرد و آنان را با نامهای به این مضمون که خطاب به عثمان نوشت از شام خارج کرد:
تو قومی را بسوی من فرستادی که شهرشان را به آشوب کشیدند و تباه کردند و من ایمن نیستم از اینکه ایشان رعایای من را نیز از اطاعت به درکنند و به ایشان مطالبی را تعالیم دهند که اینها اطلاع درستی از آن ندارند، تا اینکه صلح و آرامش این ناحیه را نیز به آشوب مبدل کنند.[11]
ب) جلوگیری از خروج و اقامت شامیان در خارج از شام به مدت طولانی
او بقدری به اهمیت این امر پی برده بود که هنگام مرگش به یزید این چنین وصیت میکند:
مراقب مردم شام باش، پس ایشان را به خودت نزدیک نگاه دار و از خود دورشان نکن، پس اگر خطری از سوی دشمنت تو را تهدید کرد، اینها را چون تیری به سوی دشمن پرتاب کن و پس از آن ایشان را به سرزمین خودشان شام بازگردان و اجازه نده در سرزمینی دیگر اقامت کنند چرا که در این صورت تربیتشان از بین میرود.[12]
ج) جلوگیری از کتابت و نقل احادیث نبوی در شام و ترویج علوم و فنون دیگر بجای علم حدیث.
معاویه و مسجد دمشق ایستاده بود و خطبه میخواند و میگفت: ای مردم از نقل احادیثی که از رسول خدا (ص) وارد شده بپرهیزید جز یک حدیث که عمر نقل میکرد، چرا که عمر مردم را از این کار بیم میداد سپس این حدیث را روایت کرد: من اراد الله به خیراً یفقهه فیالدین... [13]
معاویه این کار را با همان بهانهای انجام میداد که عمر با تمسک به آن از نقل حدیث جلوگیری کرده بود و استدلالش این بود:
جلوگیری از به اشتباه و هلاکت افتادن محدثین و یا سرگرم شدن مردم به حدیث بجای قرآن.
وی خلاء ناشی از منع احادیث را با ترویج قصهپردازی و داستان سرایی پر کرد. به طوری که هر روز بعد از هر نماز برای نمازگزاران قصهپردازی میکردند. مشهورترین داستانسرایش کعبالاحبار بود که قبل از اسلام یهودی بود، به این جهت در قصههایش از داستانها و تعابیر دین یهود بهره میگرفت.[14]
عصر فرهنگی به گونهای بود که وقتی غریبهای از شام پرسید این ابوتراب که خطیب او را بر فراز منبر لعن میکند کیست؟ شامی پاسخ داد: گمان میکنم سارقی از سارقان فتنهانگیز است.
خلاصه اینکه، معاویه طی چندین سال ولایتش بر شام چنان که در مجلس عثمان به عنوان تهدید به عماربنیاسر گوشزد میکند؛ یکصد هزار هواخواه تربیت کرده بود که همگی مستمری ماهیانه میگرفتند، و نه علی را میشناختند و نه خویشاوندیاش را با پیامبر اسلام (ص) نه عمار را و نه سابقهاش در اسلام را، و نه زبیر و صحابی بودنش را، نه طلحه را و هجرتش را، نه عبدالرحمنبنعوف را و نه مالش را، نه سعدابنابیوقاص را و دعایش را[15]،... کسانی که با جهل کامل، پذیرای همه پیامها و شیوههای تبلیغاتی معاویه در تبلیغاتش به نفع خود و به ضرر علی (علیه السلام) بودند.
[1] .عسگری،علیرضا، سیاست تبلیغاتی معاویه در مقابله با حضرت علی، ص17-19.
[2] . The Encyclopedia Americana American corporation.
3. سیاست تبلیغاتی معاویه در مقابله با حضرت علی،ص 30.
[4] .نوری جعفر، الحراع بینالامویین و مبادیالاسلام، ص41، نقل از عیون الاخبار ابنقتیبه، ج1، ص 290.
[5] .کامل مبرد،ج1،ص61.
[6] .ابیعثمان عمروبن بحرالجاحظ، البیان و التبیین، ج3، ص 162.
[7] .همان.
[8] .حسنبنعلی، سیرالملوک، ص 168.
[9] .احمدبنعلیالمقریزی، النزاع و التخاصم بین بنیامیه و بنیهاشم، ص 37-34.
[10] .تاریخ مدینه و دمشق، ج16،ص756.
[11] -الغدیر، ج9،ص32.
[12] .عقدالفرید،ج4،ص 373.
[13] .التربیةالثقافهالعربیه- الاسلامیه فیالشام و الجزیره.ص 98.
[14] . التربیةالثقافهالعربیه. ص 88و 308.
[15] .عبداللهبنقتیبه الدنیوری،الامه و السیاسه، ج1،ص 28
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک های درباره دلالت الفاظ و وضع
بررسی اشکالات وارده به کتاب سلیم بن قیس هلالی
بررسی روایات پیرامون نوروز(2)
بررسی روایات پیرامون نوروز(1)
تاریخچه نوروز
جعل حدیث و اهداف آن
شبهه بدون درب بودن خانه های مدینه در صدر اسلام
مفهوم انتظار در لغت، عرف و شرع
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(2)
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(1)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(2)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(1)
معاویه و فرقههای زمان خود(2)
معاویه و فرقههای زمان خود(1)
[همه عناوین(29)]